رهسپارقديمی

ساخت وبلاگ
چهارم دیماه سی مین سالگرد عملیات کربلای 4 و سالروز شهادت سید شهدای گردان بلال سید جمشید صفویان روایت روز قبل از عملیات کربلا 4 در مقر فرماندهی گردان بلال تقریبا از روز سوم دیماه 65 عملیات شروع شده بود . با روشن شدن هوا جلسات توجیهی سید برای مسئولین و فرماندهان گروهان ها شروع شد . ابتدا فرماندهان گروهان ها آمدند و مذاکرات و توجیهات و سفارشات سید را گرفتند و رفتند ، بعد از آن نیروهای غواص آمدند قدری جلسه آنان طولانی شد . بعد از رفتن آنها فرصتی پیش آمد رفتم سراغ سید و گفتم بیا صبحانه بخور ! گفت فعلا کار دارم و بلافاصله جلسه با فرماندهان دسته ها و توضیحات و توجیهات آنان بر روی نقشه عملیاتی . امروز دیگر خبری از شوخی ها و طنازی های سید نبود ! هرکاری می کردیم تا شاید یخ سید را آب کنیم نتوانستیم . حتی تیکه پرانی های حاج حسین موتاب نیز کارساز نبود . ظهر که شد نماز را خواندیم و بزور سید را مجبور کردیم دو سه لقمه ای را بعنوان صبحانه و ناهار بخورد ! کمی کارها سبک شده بود . سید دستی به صورتش کشید و گفت مصطفی ماشین اصلاح را بیاور و ریشم را کوتاه کن ! فرصت خوبی بود تا شاید بتوانم سید را از آن حالت رهسپارقديمی...
ما را در سایت رهسپارقديمی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : byzsdo بازدید : 147 تاريخ : شنبه 4 دی 1395 ساعت: 23:05